نماز بلندترین فریادهاست

شهید سید مرتضی آوینی:

جنگ ما با شیطان از محراب نماز آغاز می‌گردد. محراب از ریشه‌ی «حرب» است، یعنی محراب نماز میدان جنگ ماست و با همان تکبیره‌ی‌الاحرام نخستین، نمازگزار همه‌ی قدرت‌های ظاهری و مجازی را نفی می‌کند و به مبدأ همه‌ی قدرت‌ها، ذات ذوالجلال، متوجه می‌شود.

محراب نماز میدان جنگ با قدرت‌های شیطانی است و پیروزی ما در جبهه‌های نبرد مدیون این مبارزه‌ای است که حضرت رسول اکرم آن را «جهاد اکبر» گفته‌اند. ریشه‌ی قیام ما و همه‌ی قیام‌های حقیقی در طول تاریخ انبیا در اقامه‌ی نماز است. نماز بلندترین فریادهاست و بجز نمازگزاران، هیچ کس نیست که جرأت فریاد کشیدن در برابر ظلم داشته باشد.

ما  #بی_شناسنامه نیستیم و ساده نشینان ویرانه فقر و فناییم

✍️ما بی شناسنامه نیستیم، اهل قنوتیم، ساکن دهستان نیایش و بچه جنوب عشقیم، کبوتران قباپوشی که بال در خون شهیدان کربلا نهاده ایم و عمری بر شاخه ها مرثیه خوان ذبح بنی آدم، ما از امتزاج دو ایمان بدوی روستایی از تصادم دو عدم ساده بوجود آمده ایم، با هیچ کس هیچ فرقی نداریم و نمازمان را اول وقت می خوانیم.

✍️ما محصول آن لحظاتی هستیم که خسته از بیل و رنجور از داس، خیمه دعایی برافراشته اند، ما ساده نشینان کاخ ویرانه فقر و فناییم؛ پنجره هایی که رو به سوی افق سبز توکل باز می شوند؛ ما مثل کتابی در هر گوشه خاک و در هر لحظه از روزگار باز می شویم و دیگران را از خود باخبر می کنیم؛ ما مثل وضو ساده و پاکیم؛ عین اقطار بی آلایش و معصومیم؛ ما را می شود در هر گوشه مسجد پیدا کرد؛ در هر جنسی جستجو نمود با هر دردی دریافت؛ ما مثل تلاوت غمگینیم، مثل تکبیر حالت خنجر داریم و دوستان ما شیران روز و پارسایان شب هستند. از نوح به بعد تا کربلا و هویزه و تا هویزه حضور داریم، پشت هر سنگی روییده ایم، با هر بوته ای رسیده ایم، بر هر شاخی بر داده ایم؛ ما در این آب و خاک سبز می شویم؛ ما بی شناسنامه نیستیم.

☑️  #شهید_بهشتی
📚 منبع :hawzah:netr

** ﺣﺰﺏ ﺍﻟﻠﻬﯽ ﺑﻮﺩﻥ**

ﺷﻬﯿﺪﺳﯿﺪ ﻣﺮﺗﻀﯽ ﺁﻭﯾﻨﯽ :
ﻓﺤﺶ ﺍﮔﺮ ﺑﺪﻫﻨﺪ ﺁﺯﺍﺩﯼ ﺑﯿﺎﻥ ﺍﺳﺖ
ﺟﻮﺍﺏ ﺍﮔﺮ ﺑﺪﻫﯽ ، ﺑﯽ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ
ﺳﻮﺍﻝ ﺍﮔﺮ ﺑﮑﻨﻨﺪ ﺁﺯﺍﺩ ﺍﻧﺪﯾﺸﻨﺪ
ﺳﻮﺍﻝ ﺍﮔﺮ ﺑﮑﻨﯽ، ﺗﻔﺘﯿﺶ ﻋﻘﺎﯾﺪ
ﺗﻬﻤﺖ ﺍﮔﺮ ﺑﺰﻧﻨﺪ ﺩﺭ ﺟﺴﺘﺠﻮﯼ ﺣﻘﯿﻘﺘﻨﺪ
ﺟﻮﺍﺏ ﺍﮔﺮ ﺑﺪﻫﯽ، ﺩﺭﻭﻏﮕﻮﯾﯽ
ﻣﺴﺨﺮﻩ ﺍﺕ ﺑﮑﻨﻨﺪ ﺍﻧﺘﻘﺎﺩ ﺍﺳﺖ
ﺟﻮﺍﺏ ﺍﮔﺮ ﺑﺪﻫﯽ، ﺑﯽ ﺟﻨﺒﻪ ﺍﯼ
ﺍﮔﺮ ﺗﻬﺪﯾﺪﺕ ﮐﻨﻨﺪ ﺩﻓﺎﻉ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ
ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﻋﻘﺎﯾﺪﺕ ﺩﻓﺎﻉ ﮐﻨﯽ، ﺧﺸﻮﻧﺖ ﻃﻠﺒﯽ
** ﺣﺰﺏ ﺍﻟﻠﻬﯽ ﺑﻮﺩﻥ** ﺭﺍ ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺗﺮﺍﮊﺩﯼ
ﻫﺎﯾﺶ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ .
ﺩﺭ ﺟﻤﻬﻮﺭﯼ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﻫﻤﻪ ﺁﺯﺍﺩﻧﺪ ﺍﻻ ﺣﺰﺏ ﺍﻟﻠﻬﯽ
ﻫﺎ
پ.ن: به کجا وصل بودی آقا سید که هر چی گفتی و نوشتی هنوز زنده ی زنده است؟!
پ.ن2: خواستم سکوت کنم و در جواب هوچی گری ها چیزی نگویم. اما صبرم تمام شد در مقابل این حجم از بی انصافی.
#حزب_اللهی_بودن_را_با_همه_ی_تراژدی_هایش_دوست_دارم
#دکتر_میثم_مطیعی#میثم_مطیعی#مطیعی_تنها_نیست#میثم_صدای_ماست
#فاشیسم#سمبولیسم

فروغ، شاعر روزهای نوجوانی ام...

........
فروغ، شاعر روزهای نوجوانی ام...
یکی از نعمت های خداوند که هیچ وقت نمی توانم شکرش را به جا بیاورم، کتابهای کتابخانه ی بابا و نگاه حامی و کنترل کننده اش بود. در هر دوره ای اجازه داشتم با حفظ همه خط قرمزهای رفتاری و اعتقادی کتابهایی که کنجکاوم می کند را بخوانم. از کتاب های صمد بهرنگی تا جلال و بزرگ علوی و حتی شعرهای فروغ و مینا اسدی و مهدی سهیلی. کتابهای شریعتی و استاد مطهری را کنار هم خواندیم و قضاوت کردیم...
باباجونم متشکرم.با همه وجود متشکرم که بهم اجازه خوندن و دونستن دادی. بهم اجازه دادی دخترانه هایم را بین شعر های فروغ پیدا کنم و تحول فروغ را درک کنم و بفهمم که انسان زنده باید تحول را تجربه کند. شاید اگر بین این کتابها تاریکی دنیای شبه روشنفکری را درک نمی کردم هیچ وقت چشمانم تشنه دیدن نور حقیقت نمیشد.

#دخترانه_های_من
#بابای_مهربونم
#به_بهانه_ی_سالگرد_مرگ_فروغ
#فروغ_فرخزاد
#اسیر
#ایمان_بیاوریم_به_آغاز_فصل_سرد
#پرواز_را_به_خاطر_بسپار_پرنده_رفتنیست

السلام_علیک_یا_فاطمه_الزهرا_سلام_الله_علیها

.......
#السلام_علیک_یا_فاطمه_الزهرا_سلام_الله_علیها
پنج ساله که هرچی به فاطمیه نزدیک میشیم یه عطر یاس قوی مثل عطر یاس آقا سید جواد بازار رضا میپیچه توی وجودم...
از همون سالهایی که همه توانمونو بسیج می کردیم تا توی زیرزمین دانشگاه یه نمایشگاه بزنیم به نیت فاطمیه. شاید میراث ملموس اون نمایشگاه همین چند گل یاس پرپر شده روی هیزم های پشت در خانه ی بانو باشه اما هنوز بعد پنج سال داریم از رزق و روزی معنوی اون سفره می خوریم...
حالا دیگه ایمان آوردیم به این سخن آقا که من حاجات سالیانه ام را جمع می کنم، فاطمیه از مادرم میگیرم...
.
.
.
پ.ن: امروز دلم فقط یه مشت خاک بقیع می خواد و یه روضه ی حسابی، گوشه ی تاریک نمایشگاه...

 

حماسه‌سازان آخرالزمان کسانی هستند که فوق‌العاده ظرفیت دارند.

پناهیان: حماسه سازان آخرالزمان سعه صدر دارند من می‌خواهم توجه شدید شما را به ضعف‌هایی جلب کنم که ما زیاد به آن توجه نداریم. اگر خیلی از غیرمتدیّنین جذب نمی‌شوند، به‌دلیل همین ضعف‌هاست، چون این ضعف‌ها خیلی فاجعه است. یکی از این ضعف‌ها، نداشتن «سعۀ صدر» است/تو، بچه‌مذهبیِ نمازخوانِ مقیّد را به‌سختی می‌توانی نمازشب‌خوان کنی، ولی سخت‌تر از آن می‌توانی وادارش کنی که بی‌نماز را تحمل کند. ✅ یکی از اصحاب امام صادق(علیه‌السلام) می‌گوید: «در خدمت ایشان بحث از یک گروهی مطرح شد. گفتم ما با آن‌ها میانه‌ای نداریم. آن‌ها اعتقادات ما را ندارند.» لابد دربارۀ مسائل ولایی می‌گفتند. حضرت فرمود: «آن‌ها محبت ما را دارند، اما این میزان اعتقاد شما را ندارند، بعد شما از آن‌ها برائت می‌جویید؟». صحابی می‌گوید بله. ببینید میزان اعتقاد شیعی آن‌ها مانند این آقا نبوده است، بحث این است. حضرت فرمودند: «ما هم یک حقایقی می‌دانیم که شما نمی‌دانید، خوب است که ما هم از شما برائت بجوییم؟» گفت: «نه جانم فدایتان.» بعد حضرت ادامه دادند: «خدا هم چیزهایی می‌داند که ما نمی‌دانیم، خدا هم باید از ما برائت بجوید؟!» حضرت فرمودند: «پس بروید با آن‌ها دوستی کنید و بیزاری از آن‌ها نجویید.» ✅ بعد یک اصل طلایی مطرح می‌کنند: «إنّ من المسلمین من له سهمٌ: بعضی از مسلمانان هستند که از اسلام یک سهم دارند. و منهم من له سهمان: بعضی دو سهم دارند. و منهم من له ثلاثه أسهم: بعضی سه سهم دارند. منهم من له اربعه أسهم: بعضی چهار سهم دارند. و منهم من له خمسة أسهم: بعضی‌ها پنج سهم دارند. و منهم من له سته اسهم: بعضی ششم سهم دارند. و منهم من له سبعه اسهم: بعضی هفتم سهم دارند.» می‌بینید که حضرت چقدر با جزییات صحبت می‌کند. ✅ سعۀ‌صدر چیز ساده‌ای نیست، مخصوصاً برای بچه مذهبی‌ها. من در برخی از این شبکه‌های اجتماعی می‌روم و می‌بینم بچه‌حزب‌اللهی فحش می‌نویسد؛ نداریم. بگذارید کسانی که فحش می‌دهند، تنها کسانی باشند که حزب‌اللهی نیستند. این را به همه بگویید. تو که نمی‌توانی فحش ندهی، اصلاً حزب‌اللهی نباش/حماسه‌سازان آخرالزمان کسانی هستند که فوق‌العاده ظرفیت دارند.

به: انقلابِ اسلامیِ عزیز...


به: انقلابِ اسلامیِ عزیز...
بس که رشد کرده‌ای و خواستنی شده‌ای دیگر باید برایت «وَ اِن یَکاد» بخوانیم و در فراز کنیم...
حالا ماییم که زیرِ سایه‌ی تو امنیم، آرامیم. به بودنت می‌بالیم. داشتنت را به رخِ دنیا می‌کشیم. تو را عَلَم می‌کنیم و به جوان‌های همسایه نشان می‌دهیم...

آیا مردم ایران برای «نان» انقلاب کردند؟

انقلاب ها که در فرهنگ نامه های سیاسی به معنای سرنگونی یک نظام اجتماعی فرسوده و جایگزین کردن آن با نظامی نو و مترقی تعریف شده اند، به عنوان مهم ترین تحولات اجتماعی و سیاسی جوامع، همواره در طول تاریخ مورد توجه جامعه شناسان، سیاستمداران و نظریه پردازان بوده و از زوایای مختلف مورد بررسی قرارگرفته اند.

با نگاهی به تاریخ معاصر و صده های گذشته می توان اشکال گوناگونی از این پدیده ی اجتماعی را در کشور ها ی مختلف مشاهده نمود که بسته به نوع آن در نهایت منجر به دگرگونی بنیادین ساختارهای سیاسی، اجتماعی و یا اقتصادی جوامع شده است. نکته ی قابل توجه این جاست که انقلاب ها صرف نظر از زمان وقوع و مکان شکل گیری دارای وجوه مشترکی می باشند که به دنبال ایجاد شرایط عینی یا وضع انقلابی و شرایط ذهنی تحقق می پذیرند.

به زیر کشیدن نظام اقتصادی موجود و ایجاد نظامی نوین، کارآمد و مطلوب مردمی که ریشه ی آن را باید در فقر، تبعیض و فساد مالی گسترده ی دستگاه حاکم جستجو کرد یکی از اصلی ترین اهداف انقلاب هاست ؛ موضوعی که تا پیش از وقوع انقلاب اسلامی ایران به زعم بسیاری از نظریه پردازان انقلاب ، یکی از اصلی ترین دلایل انقلاب ها به شمار می رفت.

اما به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی ایران و ویژگی ها و آثار خاص آن موجب شد تا نظریه پردازان تحلیل جدید و متفاوتی از علل بروز این پدیده ی اجتماعی در کشورمان ارائه دهند تا جایی که " تد اسکاچپول " بعد از بررسی انقلاب ایران ضمن اصلاح نظریه ی خود در خصوص انقلاب ها چنین می گوید :«ریشه ی کلیه ی انقلاب ها را باید در اقتصاد جستجو کرد اما این قاعده یک استثنا دارد و آن انقلاب اسلامی ایران است که ریشه های آن فرهنگی است.» حقیقتی که بررسی و تحلیل وقایع تاریخی ایران در دو قرن اخیر به ویژه دوران مشروطیت و از ابتدای حکومت پهلوی تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی موید آن می باشد.

با نگاهی به گذشته به روشنی می توان دریافت که منشآ اصلی انقلاب ایران بر خلاف سایر انقلاب ها در دین و فرهنگ نهفته است و اگرچه بسیاری در هم ردیف قرار دادن انقلاب اسلامی ایران با سایر انقلاب های جهان پافشاری کرده اند، اما بدون شک نمی توان این تحول بزرگ تاریخی را بدون در نظر گرفتن ویژگی ها ی خاص آن به درستی تفسیر کرد.  تعریف اقتصادی از انقلاب ایران نشانگر ناآگاهی و عدم شناخت حقایق تاریخی، مذهبی و فرهنگی ملت ایران می باشد. اما آنچه که موجب می شود انقلاب ایران را بیش از هرچیز انقلابی فرهنگی و مذهبی بدانیم موضوعی است که به روشنی می توان از بازخوانی پرونده ی تحولات و وقایع دوران انقلاب و سالهای پیش از آن دریافت. در این خصوص نباید تاثیر حضور و سلطه ی استعماری انگلیس و آمریکا و نقش آفرینی آنان در وقایع تلخ قرن معاصر در جهت ضربه زدن به هویت تاریخی، فرهنگی و مذهبی ملت ایران را به فراموشی بسپاریم که با حرکت آگاهانه ی توده های مردم در کنار رهبری منسجم روحانیت ناکام ماند و به پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و قطع دست سلطه گر استعمار گران منجر شد. 

یاد آوری شعار های میلیون ها تظاهر کننده ای که یکصدا خواهان استقرار نظام جمهوری اسلامی و نفی سلطه ی شرق و غرب بر کشور بودند گویای این حقیقت است که اصلی ترین موتور محرکه ی حرکت های مردمی در راهپیمایی های عظیم و قیام تاریخی بهمن 57، نه بحث اقتصاد و دغدغه ی نان ، بلکه عزم جدی در پایان بخشیدن به فساد گسترده و رو به رشد هیئت حاکمه و رهایی از نفوذ و سلطه ی فرهنگی و اجتماعی غرب به ویژه آمریکا بود؛ چرا که رژیم دست نشانده ی پهلوی از چند دهه پیش از وقوع انقلاب اسلامی در تلاشی همه جانبه سعی داشت تا با بیرون کشیدن علقه های مذهبی از رگ های جامعه و تزریق فرهنگ غربی به آن علاوه بر سست کردن و از میان برداشتن ریشه های مذهبی مردم به تضعیف جایگاه روحانیت بپردازد.

بدون تردید پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن سال 57 نشانگر خواست و اراده ی ملت در دگرگونی همه جانبه ی شرایط  سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه می باشد؛ همان گونه که مشارکت و حضور طیف های گوناگون فکری و عقیدتی در راه پیمایی ها و مبارزات مسلحانه بر ضد رژیم پهلوی از نارضایتی تمامی گروه ها و مبارزان سیاسی از اوضاع و شرایط حاکم بر ایران  آن روز ها حکایت می کند؛ اما در نهایت می بینیم آنچه که انقلاب اسلامی ایران را به پیروزی رساند، اراده ی اکثریت ملتی بود که نه سودای برپایی نظامی بر پایه ی اقتصاد مارکسیستی را در سر داشتند ونه پیرو فرق و اندیشه های گوناگونی بودند که در اوضاع آشفته ی اجتماعی آن روزگار مجال و فرصت ظهور و بروز یافته بود. آنچه مسلم است جایگزین کردن قوانینی برپایه ی شریعت اسلام وسازگار با فرهنگ اصیل ایرانی به جای الگو برداری از غرب و از میان برداشتن هویت اسلامی که در رأس سیاست های رژیم پهلوی قرار داشت مبنای اصلی خیزش مردمی و مبارزاتی بود که در نهایت نوع حکومت  کشورمان را به جمهوری اسلامی تبدیل کرد. حکومتی که با قرار دادن عنوان اسلامی در کنار واژه ی جمهوری بهترین شاهد بر این ادعاست و انقلاب ایران که بر اساس ایدئولوژی اسلامی شکل گرفت سر منشاٌ عصری تازه در تاریخ شد.



منبع:http://www.aviny.com/Article/yadasht/92/11/enghelab-nan.aspx

ولی آسوده ام ، چون تو را می بینم و تو همه چیز را ...

افسران - ولی آسوده ام ، چون تو را می بینم  و تو همه چیز را ...
خدایا ...

من چیزی نمیبینم
آینده پنهان است

ولی آسوده ام ،
چون تو را می بینم

و تو همه چیز را ...

دستمال مرطوب


دستمال مرطوب

افسران - دستمال مرطوب
اشک یا دستمال مرطوب
فرقی نمی کند
هر دو تو را خودت می خواهند!

دستمال مرطوب


افسران - دستمال مرطوب
اشک یا دستمال مرطوب
فرقی نمی کند
هر دو تو را خودت می خواهند!

ای کاش مـن هــم پـرنـــده بــودم




خوشــا به حالــت ای روستــایی!


چه شــاد و خـرّم، چه باصفـــایی


درشهرما نیست جز دود وماشین


دلــم گرفـتــــه ، از  آن  و  از  ایــن


در شهــر ما نیست جز داد و فریاد


خوشـا به حالــت که هستـی آزاد


ای کاش مـن هــم پـرنـــده بــودم


با شــادمــانی پـــر می‌گـشـــودم


می‌رفتـــم از لطـف به بـارگـاهـــی


آنجــا کــه دارد آب و هوایــــی . . .

کمترین فایده ی عشق



افسران - کمترین فایده ی عشق
راز این داغ نه در سجده‌ی طولانی ماست

بوسه‌ی اوست که چون مهر به پیشانی ماست



شادمانیم که در سنگدلی چون دیوار

باز هم پنجره‌ای در دل سیمانی ماست



موج با تجربه‌ی صخره به دریا برگشت

کمترین فایده‌ی عشق پشیمانی ماست



خانه‌ای بر سر خود ریخته‌ایم اما عشق

همچنان منتظر لحظه‌ی ویرانی ماست






فاضل نظری

زمستان، بهار مؤمن است



افسران - زمستان، بهار مؤمن است
امام صادق-ع:
زمستان، بهار مؤمن است، که از درازی شبش برای نماز
و از کوتاهی روزش برای روزه کمک می گیرد.

"من به مصرف اين قرص اعتراف نخواهم كرد؛ زيرا به اعتقاد من، مصرف آن گناه نيست."


مطلب حاضر بخشي از مقاله مفصلي پيرامون چگونگي دگرگوني جامعه آمريكا براثر وقوع انقلاب جنسي در آن كشور است كه يكي از اثرگذارترين جنبه‌هاي زندگي مدرن را مورد بررسي قرار مي‌دهد. اين موضوع اگرچه با نگاه مثبت نويسنده همراه است، اما حقايق بسياري را از شروع انحطاط اخلاقي در جامعه آمريكايي پيش روي خواننده قرار مي‌دهد.
متن كامل اين مقاله در شماره 105 ماهنامه سياحت غرب از انتشارات مركز پژوهش‌هاي اسلامي صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران به چاپ رسيده است.

ادامه نوشته

قتی جریان استحاله فرهنگی چون موریانه در حال پیشروی باشد


وقتی جریان استحاله فرهنگی چون موریانه در حال پیشروی باشد ضرورت دارد .
دلسوزان انقلاب مطلع شوند وقتی زنی یهودیه را نماد زن مسلمان جا بزنند , بر اساس آنچه خانم محتشمی پور منتشر کردند این پوستر سمینار مشخص شده است و امروزا کنفرانس زن مسلمان با همین پوستر ... تهران ام القرای جهان اسلام ....!

خانم فخرالسادات محتشمی پور و سمیناری برای زنان جهان اسلام امروز چهارشنبه 27 در تهران و پوستری از زنی یهودی بنام راحل صدیق ارشادی مربوط به دوره قاجار که هیچ هارمونی با زنان کشورهای اسلامی ندارد ؛ این پوستر دهن کجی به شهدای جنبش بیداری اسلامی است.

بی تردید کسی منکر نقش موثر و برجسته زن در مبارزات سیاسی ؛ انقلابی و ازادی بخشانه ؛فرهنگی ؛ اجتماعی و اسلامی میان ملتها و دولتها در یکصد ساله اخیر نبوده است در تهران همفکران خانم محتشمی پور در سلسله اقدامات فرهنگی خود دست اندرکار سمینار جالبی هستند که در آن از بسیاری مشکلات زنان مسلمان خبری نیست فی المثل اشاره به ستم مذهبی و تقبیح فتاوای ترغیبی برای جهاد النکاح و نقد این مشی  پلید در گوشه ای از جغرافیای اسلام چیزی به چشم نمی خورد ! یا تبعیض اجتماعی در غرب به خاطر پوشش های اسلامی دانشجویان زن و نیز محدودیت های بین المللی علیه پوشش های اسلامی بانوان ورزشکار و ...
با نگاهی به برگزار کنندگان سمینار و محورهای موضوعی ان که توسط انجمن زنان پژوهشگر تاریخ، دانشگاه مفید؛ پژوهشکده امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی؛ مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی ؛ مؤسسه امام موسی صدر و نشر تاریخ ایران برگزار می شود جملگی از توافق بر انتشار این پوستر زن یهودی ! برای سمیناری با موضوع زنان جهان اسلام تا این ساعت بوده است که گویا هیچ کسی تاکنون متوجه این مسئله نشده است !!!!!؟ آفرین به این همه دستگاه فرهنگی که برای انتخاب یک نمایه از زن در جهان اسلام هیچ نمونه ای نمی بینند !! نه ان شیر دختر انقلابی ام در بحرین را دیدند نه شیرزن کرمانشاهی ام را یافتند و نه مادر عماد مغنیه و سایر زنان برجسته دنیای اسلام حتی لیلا خالد را ....
برگزار کنندگان این سمینار با انتخاب تصویری فسیلی از مدفونکده های تاریخ سراغ زن یهودی قجری به نام "راحل صدیق ارشادی " می روند و آن را نمایه ای از کنفرانس زن در جهان اسلام با چشمانی بسته منتشر می نمایند تا مدعوینی خوش تیپ و خوشبو برای این نمایه تجدد کف و هورا برای خوش ایندی صهیونیست ها سر دهند ...

هزاران حج مقبول در سه روز / ویژگی های جامعه مهدوی در پیاده روی اربعین


دشمن از این پیاده روی می‌ترسد، نزدیکی قلوب مؤمنین برای دشمن خطرناک است. کافی است این جمعیت بیست میلیونی مسیرش را به سمت اسرائیل کج کند، نه با سلاح حتی با دست خالی و سنگ، اسرائیل در یک چشم به هم زدن نابود خواهد شد. دشمن از همین می‌ترسد.
بی تردید پیاده روی اربعین نیز از علائم ظهور صغری و بستری برای ایجاد یک جامعه معنوی و مناسب برای ظهور امام عصر (ع) است.

ادامه نوشته

جذب دانشجویان در گروه‌های ضدانقلاب به بهانه کنسرت‌های غیرسیاسی+تصاویر

به گزارش فرهنگ نیوز، چند روز پیش کنسرت یکی از خواننده های لس‌آنجلسی در تورنتوی ایتالیا برگزار شد که بیش از آنکه هدف این برنامه صرفا اجرای یک کنسرت باشد، اهداف سیاسی را دنبال کرد.

در همین زمینه یکی از دانشجویان حاضر در این کنسرت در یادداشتی که برای ما ارسال کرده است، به حضور مسیح علی نژاد جاسوس خبرنگارنمای ضد انقلاب در پشت صحنه آن اشاره کرده است.

متن این یادداشت در ادامه آمده است:

من دانشجوی سال آخر رشته مهندسی مکانیک دانشگاه پلی تکنیک تورین ایتالیا هستم، تورین شهر کوچکی در شمال ایتالیا است و دانشجویان ایرانی زیادی در آن مشغول به تحصیل هستند و به دلیل وجود تعداد زیادی ایرانی در این شهر چندین انجمن وجود دارند که همگی آنها ادعای غیر سیاسی بودن و فرهنگی بودن دارند.

هفته گذشته کنسرت یکی از خواننده های پاپ ایرانی در این شهر توسط یکی از این انجمن ها برگزار شد، این انجمن ادعا دارد به خط قرمز های  سیاسی جمهوری اسلامی ایران پایبند است و با همین حربه جوانان  و دانشجو ها را جذب می کند. من هم مثل خیلی از دانشجو های ایرانی دیگر در آن شرکت کردم البته با احتیاط بسیار ، به دلیل اینکه من خانواده نسبتا مذهبی دارم و به هیچ وجه مایل نیستند تا من در یک برنامه نامناسب یا سیاسی و ضد انقلاب شرکت کنم.

از زمانی که من وارد سالن کنسرت شدم فضای عجیب آن توجهم را جلب کرد، در جلوی در کنسرت  یک سی دی توزیع می شد به اسم، کشته شدگان انتخابات 88 کاری از سیامک آرام و مسیح علی نژاد (آن هم به صورت مجانی، به تعداد بسیار بالا هم تکثیر شده بود) و در کنسرت مدام شعار های سیاسی داده می شد.

اما نکته ای که بسیار جالب توجه بود این بود که در پایان کنسرت برای خانم مسیح علی نژاد اتاقی ترتیب داده شده بود که  دانشجویان بتوانند با ایشان عکس یادگاری بیاندازند بسیاری از دانشجویان هم او را نمی شناختند و او را اینطور معرفی می کردند که ایشان مشغول فعالیت های حقوق بشری برای ایران است و به کمک دانشجویان ساکن خارج از کشور احتیاج دارد، نکته جالب تر اینکه بعد از گرفتن عکس با ایشان از دانشجو ها پرسیده می شد اگر تمایل به همکاری با ایشان در امور خبرنگاری را دارند می توانند به فیسبوک ترنج میل بزنند و اعلام کنند تا در مراحل بعدی با ایشان از طرف خانم علی نژاد و همکارشان خانم آزاده اسدی تماس گرفته شود.

در واقع کنسرت بهانه ای برای جذب نیرو برای یک خبرنگار ضد انقلاب خانم علی نژاد بود و این انجمن به راحتی با شعار های فرهنگی اقدام به جذب نیروی سیاسی برای ضد انقلاب می کند.

در این شهر بیش از 2000 دانشجوی ایرانی وجود دارد که همه فقط به نیت درس خارج شده اند، از شما خواهش می کنم این مطلب را اطلاع رسانی کنید تا جوانان بیشتری به این دام نیافتند و در عمل انجام شده قرار نگیرند.

برد-برد



افسران - برد-برد

آقای من!  بر سر زلف تو زنجیر جنون بافته ام....

آقای من!

بر سر زلف تو زنجیر جنون بافته ام....

افسران - علت فاش ‌شدن محل سکونت امام زمان| حتما مطالعه کنید

تصاویر دردناک از پدیده کشتار زنان در گواتمالا


"کشتار زنان" یا "فمیساید" مصادیق بارز خشونت علیه زنان و قتل به خاطر جنسیت است که بر اساس آخرین گزارشات نهادهای بین المللی روز به روز در جهان و بویژه آمریکای مرکزی در حال افزایش است.

به گزارش فرارو، کشور گواتمالا، دومین کشور جهان دارای بیشترین آمار قتل و کشتار زنان یا فمیساید در جهان به شمار می آید و در این کشور به گونه ی فجیع و وحشتناک این واقعه رخ می دهد؛ برخی آمارها حکی از آن است که به ازای هر یک میلیون نفر، ۹۲ الی ۹۴ مورد قتل زنان در این کشور اتفاق می افتد.

در آخرین گزارش نهاد زنان ملل متحد در 4 اوریل 2013 در توصیف بالا بودن آمار کشتار زنان در این کشور آمده است هر زمان که جسد یک زن در نقطه ای از شهر پیدا می شود، حداقل چهار خانواده حاضر می شوند تا ببینند که آیا جسد کشف شده، متعلق به یکی از عزیزان آنهاست یا خیر.

مطابق آمارهای سازمان های منطقه ای، در بیش از نیمی از مجموع 25 کشور آمریکای لاتین، میزان ارتکاب جرم «فمیساید»بسیار بالاست. برطبق گزارشات ارائه شده دراجلاس پنجاه و هفتم کمیسیون مقام زن در مارس سال جاری، در یک سال 647 زن در السالوادور و 375 زن در گواتمالا کشته شدند و در کشوز هندوراس، «فمیساید» دومین عامل مرگ زنان در سنین باروری محسوب می شود. 

همچنین در کشورهای هندوراس و السالوادور، نرخ بی کیفری و عدم تعقیب و مجازات جرم «فمیساید» بالغ بر 77 درصد است؛ این بدان معناست که 77 درصد از مرتکبان قتل زنان در این کشورها مورد تعقیب، محاکمه و مجازات قرار نمی گیرند و بی کیفر ماندن مرتکبان را باید بر معضلات موجود در این زمینه افزود.

در همین حال از هفته گذشته در نقاط مختلف گواتمالا تظاهرات متعددی در اعتراض به خشونت بی سابقه علیه زنان در این کشور به راه افتاده است و تظاهرکنندگان خواهان رسیدگی نهادهای دولتی به وضع نا بسامان امنیت زنان در این کشور شدند. عکس های زیر که خبرگزاری رویترز در همین رابطه منتشر کرده است گوشه ای از خشونت و قتل زنان در گواتمالا و دستگیری و مجازات تعدادی از عاملین آنها را نشان می دهد.


alt

alt


















نظر فامیل دور در مورد مذاکرات ژنو


به گزارش فرهنگ نیوز به نقل از آفتاب ری : نظر فامیل دور در رابطه با مذاکرات ژنو و منطق قدرتمند و مستدل وی را مورد بررسی قرار داده ایم.

 فامیل دور و فتح الفتوح ژنو!‎

فامیل دور با تیم کلاه قرمزی فوتبال بازی کرده و ۲۹ گل خورده‌ و یک گل زده‌اند. با این حال در تعیین برنده بازی اختلاف نظر وجود دارد!

فامیل دور: آقای مجری اینا جر می‌زنن!

مجری: چطور مگه؟!

فامیل دور: آخه آقای مجری ما ۲۹ گل خوردیم و اونا فقط یه گل خوردن! با اینکه ما بیشتر گل خوردیم ولی اونا میگن ما برنده‌ایم. حالا من از شما یه سوال دارم و بعدش دیگه هیچ صحبتی ندارم!

مجری: خوب بگو!

فامیل دور: آقای مجری ۲۹ بیشتره یا یک؟!

مجری: خوب معلومه ۲۹٫

فامیل دور: من دیگه حرفی ندارم!​

 

 

 

چند نکته در مورد ویژگی های آنچه که در توافق نامه مذاکرات ژنو به طرف های غربی داده ایم و آنچه که در این مذاکرات به دست آورده ایم را مورد برسی قرار داده ایم.

ویژگی های آنچه داده ایم:

۱٫ داده های ما نقد نقد است و از همین فردا غربی ها می نتوانند آنرا عملیاتی کنند

۲٫داده های ما به سختی قابل بازگشت است بخشی به دلیل فنی مانند سوخت ۲۰درصد و بخشی به دلایل رسانه ای و فشار های خارجی

۳٫داده ها برای گام اول بسیار زیاد است. تعهدات داده شده به معنای توقف کامل و فریز شدن برنامه فعلی کشور است.

۴٫ بر اساس این داده ها که بیشتر موجودی هسته ای کشور است در گام بعدی داده های ما تقریبا مساوی تعطیلی کامل فعالیت های هسته ای است.

۵٫ داده های ما شفاف و دقیق و بدون ابهام و کاملا عملیاتی است.

۶٫داده های ما حتی در صورت به هم خوردن توافق تاثیرات آتی شدیدی دارد از جمله اینکه با نظارت بر قطعات و ماشین ها تمام سازندگان و لینک ها را شناسایی کرده و دمار از روزگارشان در خواهند آورد؛ یعنی شروع دوباره کار به لحاظ فنی نیز بسیار سخت است.

۷٫ داده های ما هم باعث عدم پیشرفت فناوری هسته ای در کشور می شود و در مواردی مانند ۲۰درصد برای دارو و ۳٫۵ تا ۵درصد برای انرژی ما را در آینده وابسته خواهد کرد و آنها هیچ تضمینی برای تامین مواد غنی شده نداده اند.

ویژگی های آنچه ستانده ایم:

 ۱٫ ستانده های ما نسیه است و ضمانت اجرای چندانی ندارد و معلوم نیست از کی عملیاتی می شود.

۲٫ ستانده های ما تا حدی مبهم و کلی است و صراحت آن به اندازه تعهداتمان نیست.

۳٫ ستانده های ما محدود و مشروط است و در مورد میزان دریافت منابع ارزی بلوکه شده باید توافق صورت بگیرد.

۴٫ این مشروط بودن باعث وابستگی بیشتر ما به آنها و اجبار به دادن امتیاز بیشتر به غربی ها می شود چرا که برای دریافت هر میزان پولی و اجازه تبادلی باید توافق کنیم که این خود فرسایشی و باعث قرار گرفتن در موضع ضعف است.

۵٫ برخی از آنچه داده ایم اصلا مسئله نبوده است مانند تحریم پتروشیمی و تا حدی فلزات گران بها.

۶٫ حجم منابعی که در کل دست ما را خواهد گرفت بیش از نهایتا ۲۰ میلیارد دلار نخواهد بود که البته ابتدا بلوکه شده و بعد باید برویم توافق کنیم  و آن را وصول کنیم.

۷٫ آنچه در مورد فروش نفت توافق شده محدود به ثابت ماندن وضعیت فعلی است یعنی هم میزان فروش و هم طرف های خریدار ثابت می ماند که الان حدود ۱ میلیون بشکه است که از نصف گذشته نیز کمتر است البته در مورد این میزان فروش تعهد کرده اند که بیمه کنند و اجازه عبور کشتی ها را بدهند.

۸٫ ستانده های ما در مقابل داده های ما اندک است؛ باید در مقابل این داده بخشی ازتحریم های اصلی برداشته می شد نه برخی از تحریم های نه چندان محکم تعلیق بشود و لذا در گام بعدی برای توافق به شدت به مشکل خواهیم خورد.

۹٫ ساختار تحریم ها تکان چندانی نمی خورد چرا که این روند کاملا کنترل شده است و آنها مجبور نیستند برای ابد چیزی را بردارند تا به این تعهدات خود عمل کنند.

۱۰٫ بخشی از پول های بلوکه شده در قالب برنامه نفت در برابر غذا داده خواهد شد، که به شدت باعث وابستگی کشور می شود.

۱۱٫ برداشتن کامل تحریم از سوی امریکا نیز صریح نیست و در چارچوب اختیارات کنگره و رئیس جمهور ذکر شده است که محل فرار را تا حدی برای امریکا باز می گذارد.

 برخی نکات تکمیلی

-  ویژگی های آنچه داده ایم و آنچه ستانده ایم باعث می شود توافق بعدی به شدت سخت و غیرممکن شود چرا که ایران گام بسیار بلندی برداشته است و گام بعدی برای کشور و دولت به شدت هزینه آور خواهد بود، چرا که گام بعدی خیلی بلند نیست اما طرف مقابل انتظار دارد که گام بسیار بلندی برداشته شود.

 - گام بعدی ما چه خواهد بود؟ اگر چه در متن برای گام نهایی یک غنی سازی محدود به چندین قید مانند سطح و میزان و مکان و … که باید همه آنها توافق شود، قرار گرفته است اما داده های ما عملا توقف کامل تاسیسات موجود، برچیده شدن برخی دیگر تاسیسات مانند اراک و فردو و پذیرش پروتکل الحاقی است؛ که اینها هزینه های سنگینی است و به راحتی برای مردم که مخصوصا خانواده شهدای هسته ای قابل پذیرش نخواهند بود.

 - از سوی دیگر این غنی سازی با این همه قید دارای سطوح متعددی است، که توافق بر سر تک تک آنها ملزم به دادن امتیازهای گسترده است، اما طرف مقابل نمی تواند به این ساختار دست بزند چرا که برداشتن گام جدی در این حوزه یعنی فرو ریختن دیوار  تحریم ها و به نفع طرف مقابل نیست که این ابزار فشار بزرگ را متوقف کند.

 - به نظر می آید که منافع آنی دولت به دلیل تمام شدن فرصت صد روزه و خالی بودن دست آن باعث شده بود که غربی ها ابزار فشار بسیار قوی در دست داشته باشند و همین باعث شد که تیم مذاکره کننده منافع آتی کشور را بر منافع آنی ترجیح داده و این امتیازات گسترده را در مقابل دستاوردهای اندک بدهد.

 - مخلص کلام اینکه این توافق معنایش توقف و عقب گرد در برابر توقف اندک بود و گام بعدی اگر رخ دهد که تا حدی محال است طبیعتا تعطیلی تقریبا کامل در برابر تعطیلی محدود خواهد بود اما اگر ما تمام فعالیت هایمان را هم تعطیل کنیم آنها تحریم ها را تعطیل نخواهند کرد و این گام بسیار بلندی که دولت برداشت و طرف مقابل نیز به همین نسبت باید جلو می آمد.

کینه آمریکایی!


نوار گفتگوهای آلماتی / ...در برابر آبنبات!!!!


چرا وقتی مذاکرده کننده جلیلی بود مذاکرات به پایان نمی رسید!
ارائه یک پیشنهاد بزرگ در برابر پذیرش یک پیشنهاد بزرگ/حتما بخوانید و شیر کنید ...

نوار گفتگوهای آلماتی پیاده شده و به آقا داده شده و اتفاقا این گزارش شما را گفتند از کجا دارد میگوید این خلاف است. در آلماتی آنها گفتند 20 درصد را بدهیم در ازای 2 تحریمی که بعدا میخواهد حل شود. یعنی در در برابر آبنبات.این روش شما خطاست. نکته ای که آقای قالیباف گفتند درست است ما باید ببینیم ما به ازای چیزی که میدهیم چیست. نباید اخبار را تکه تکه بگوییم با مبنای غلط. ما در آلماتی گفتیم حاضریم گام های متقابل برداریم هر قدر شما بیاید ما هم میاییم. نماینده انگلیس گفت حاضرید همین الان؟ ما گفتیم بله . گفتم شروع کنیم. نماینده آمریکا به انگلیس گفت ساکت چیزی نگو. من گفتم ادامه بدهیم. چه حرفی است که شما میزنید؟ به دلیل منطق محکم ما بود که آنها گفتند باید به مراکزمان برویم و مشورت کنیم. وی در ادامه عنوان کرد: کاری که آنها درش گیر کردند و جوابی برای منطقمان نداشتند، امروز متاسفانه از سوی فردی مثل شما باید اینطور بیان شود؟ واقعا سوالم این است که اگر اینگونه در سیاست خارجی که حوزه جدی است و منافع کشور است برخورد کنیم حتما نمیتوانیم. کی گفته در گفتگوها فقط اعلام موضع کردیم؟ از سال87 فقط یک قطعنامه صادر کردند و نتوانستند دیگر اجماعی داشته باشند...

جدیدترین شعر سید حمیدرضا برقعی


به نام نامی سر، بسمه‌ تعالی سر
بلندمرتبه پیکر، بلندبالا سر
 
فقط به تربت اعلات، سجده خواهم کرد
که بنده‌ی تو نخواهد گذاشت، هرجا سر
 
قسم به معنی لا یمکن الفرار از عشق
که پر شده است جهان، از حسین سرتاسر
 
نگاه کن به زمین! ما رأیت إلا تن
به آسمان بنگر! ما رأیت إلا سر
 
سری که گفت: «من از اشتیاق لبریزم
به سرسرای خداوند می‌روم با سر
 
هر آنچه رنگ تعلق، مباد بر بدنم
مباد جامه، مبادا کفن، مبادا سر.»
 
همان سری که "یحب الجمال" محوش بود
جمیل بود، جمیلا بدن، جمیلا سر
 
سری که با خودش آورد بهترین‌ها را
که یک به یک، همه بودن سروران را سر
 
زهیر گفت: حسینا! بخواه از ما جان
حبیب گفت: حبیبا! بگیر از ما سر
 
سپس به معرکه عابس، " أجنّنی"گویان
درید پیرهن از شوق و زد به صحرا سر
 
بنازم " أم وهب" را، به پاره تن گفت
برو به معرکه با سر ولی میا با سر
 
خوشا به حال غلامش، به آرزوش رسید
گذاشت آخر سر، روی پای مولا سر
 
چنان که یک تن دیگر به آرزوش رسید
به روی چادر زهرا گذاشت سقا، سر
 
در این قصیده ولی آنکه حسن مطلع شد
همان سری است که برده برای لیلا سر
 
همان که احمد و محمود بود سر تا پا
همان سری که خداوند بود، پا تا سر
 
پسر به کوری چشمان فتنه کاری کرد
پر از علی شود آغوش دشت، سرتاسر
 
میان خاک، کلام خدا مقطعه شد
میان خاک؛ الف، لام، میم، طا، ها، سر
 
حروف اطهر قرآن و نعل تازه‌ي اسب
چه خوب شد که نبوده است بر بدن‌ها سر
 
تنش به معرکه سرگرم فضل و بخشش بود
به هرکه هرچه دلش خواست داد، حتی سر
 
جدا شده است و سر از نیزه‌ها درآورده است
جدا شده است و نیفتاده است از پا سر
 
صدای آیه کهف الرقیم می‌آید
بخوان! بخوان و مرا زنده کن مسیحا سر
 
بسوزد آن همه مسجد، بمیرد آن اسلام
که آفتاب درآورد از کلیسا سر
 
عقیله، غصه و درد و گلایه را به که گفت؟
به چوب، چوبه محمل، نه با زبان، با سر
 
دلم هوای حرم کرده است می‌دانی
دلم هوای دو رکعت نماز بالا سر

شکار زنان باردار مسلمان!!!


یک مقایسه تکان دهنده!

ای
ن شیرماده پس از شكار آهو متوجه می شودكه شكارش بارداربوده، او سراسیمه میشود، نخست تلاش میکند تا بچه را نجات دهد، و از دریدن شکارش دست برمیدارد. اما وقتی نمیتواند بچه را نجات دهد بروی زمین در کنار شکارش دراز میکشد، عکاس بعدا پی میبرد که شیر سکته کرده است!!!!


و در کنار این عکس تصویری از یک صهیونیست با تی شرتی که رویش

نوشته:


 یک تیر و دو نشان با تصویری از یک زن باردار محجبه

یه چیزی بگم:
بزرگترین گروه های حقوق بشری در دنیا اگر به جای صهیونیستها در دست شیرهای درنده بود خیلی دنیای بهتری داشتیم.

جریان روشنفکری و تقابل آن با تمدن سازی غدیر، عاشورا و مهدویت


 

«السَّلامُ عَلَیْکَ وَ عَلَى الْأَرْوَاحِ الَّتِی حَلَّتْ بِفِنَائِکَ»
هفت نکته درباره جریان روشنفکری و تقابل آن با تمدن سازی غدیر، کربلا و مهدویت:


1- امویان و فرهنگ ابوسفیانی ملتی را که با روی آوردن به اسلام می‌توانست در ذیل اسلام از فرهنگ جاهلی خارج شود و در این راستا به نور اتحادی مقدس دست یابد، آن ملت را از عبور از فرهنگ جاهلی - که کار اصلی اسلام بود - غافل کردند و مسلمانان عملاً تحت تأثیر فرهنگ ابوسفیانی به ملتی تبدیل شدند که از جهت فردی مسلمان بوداند ولی در سبک زندگی در بستر تمدن جاهلیِ ابوسفیانی زندگی می‌کردند و این فاجعه روز به روز عمیق‌تر می‌شد و در دوران بیست‌ساله معاویه به اوج خود رسید و خود را نمایاند. حال این حسین علیه السلام است که به عنوان نقطه عطف عبور از تمدن اموی، راه عبور از هر تمدن جاهلی را در تاریخ می‌گشاید و شیفته‌گان و عزاداران حسین علیه السلام امروز در هر هیئت و دسته‌ای، باید پیش‌تاز عبور از تمدن جاهلی امروز باشند و به سبکی از زندگی فکر کنند که اهل البیت علیهم السلام مدّ نظر ما قرار داده‌اند.

 

2- این که حبیب بن مظاهر بسیار تلاش می‌کند تا امام زنده بماند به جهت تربیت خاص قلبی اوست، او قلب خود را طوری تربیت کرده تا همواره انسانِ کاملِ زمان خود را در منظرش داشته باشد و هرگز نمی‌خواهد امام زمان خود را فراموش کند زیرا می‌داند پشت‌کردن به امام زمان در هر شهر و کشوری موجب ویرانی است، و حبیب نگران است با شهادت امام حسین علیه السلام شیرازه‌ی اسلام از هم بپاشد.
آری هر شهری پر است از انبوه خلایق ولی خداوند در پیکر بزرگ شهر عقلی گذارده تا مردم به کمک آن عقل در آرایش جمال معنوی آن شهر بکوشند، همان‌طور همواره عقل است که تن را آرایش می‌دهد. در شهری که عقل و نور انسانِ کامل حضور دارد عشق‌های حیوانی جای خود را به عشق‌های آسمانی می‌دهد و مردم گرفتار غرایز شهوانیِ افراطی نخواهند بود. زیرا زیبایی‌های آن شهر ریشه در ملکوت دارد. این آن تمدنی است که در آینده باید با زندگی با کربلا شروع کرد.

 

3- درست است که آرمان‌شهر اسلامی که در آن معنویت و عدالت از یک طرف جمع است و از طرف دیگر جمع بین ظاهر و باطن خواهد بود، با عدم تحقق فرهنگ غدیر این جامعیت محقق نشد هرچند همواره مدّ نظر جامعه‌ی اسلامی بود ولی با بیست سال حکومت امویِ معاویه به‌کلّی فراموش و دست‌نایافتنی می‌شد تا آن که کربلا دوباره جهان اسلام را از لایه‌ی غلیظ جاهلیت معاویه عبور داد و افقی را گشود که انقلاب اسلامی با نظر به آن افق ظهور کرد و بیداری اسلامی نیز با نظر به آن افق به میدان آمد و دیگر کسی نمی‌گوید جمع بین معنویت و عدالت از یک طرف و جمع بین ظاهر و باطن از طرف دیگر دست نایافتنی است.

 

4- غفلت از تمدن‌سازی غدیر و کربلا و تنها به جنبه‌ی معنوی امام علی علیه السلام و امام حسین علیه السلام نظرانداختن، موجب می‌شود تا همان‌طور که دیروز بستر ادامه‌ی تمدن جاهلیت اموی فراهم شد امروز جاده صاف‌کن تمدن ظلمانی غرب خواهیم شد و در این راستا آقای علی اصغر غروی فرزند آن روحانی معلوم الحال یعنی سید جواد موسوی غروی است که امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» در مورد او فتوا دادند: «چنین شخصی منحرف از مذهب اهل البیت است و لازم است مؤمنین از او احتراز کنند و حضور در جماعت و منبر این شخص حرام و در معرض گمراهی است» (سایت رجانیوز 13 آبان سال 1392) و یا آیت الله خویی(ره) فرمودند: «بر مؤمنین لازم است که از ترویج عقاید فاسده او جلوگیری کنند» (همان) حال فرزند ایشان یعنی آقای علی اصغر غروی که عضو شورای مرکزی نهضت آزادی و مسئول شاخه‌ی نهضت آزادی اصفهان است، آن نهضت آزادی که تمام قد برای حفظ تمدن غربی مقابل ولایت فقیهِ نظام‌ساز ایستاد. او در مقاله‌ی خود که در روزنامه‌ی بهار در تاریخ اول آبان سال 1392 تحت عنوان «امام، پیشوای سیاسی یا الگوی ایمانی» چاپ کرد، می‌گوید:
 «نه امامت حضرت ابراهیم علیه السلام به معنای پیشوای سیاسی جامعه بود و نه آیه‌ی 3 سوره‌ی مائده [1] مربوط به خلافت حضرت علی علیه السلام است بلکه ابراهیم علیه السلام به عنوان امام و علی علیه السلام اُسوه‌ی امت‌اند و شیعیان، بنده‌ی جهالت خود شده‌اند که مدام بر حق ضایع شده‌ی علی علیه السلام در حکومت چند روزه‌ی دنیوی می‌گریند، حکومتی که طبق فرموده‌ی مولی، ارزش آن از عطسه‌ی بُز نزد وی کم‌تر بود.»
 آیا این آقا با این حرف‌ها نمی‌خواهد بگوید نظام سیاسی و حکومتی را بدهید به نظام غربی و از دین فقط در امور شخصی استفاده کنید؟ آیا علی علیه السلام فرمود ارزش حکومت به اندازه‌ی عطسه‌ی بُز است و آن را رها کرد تا در دست مستکبران بیفتد و بر مردم ظلم کنند و یا فرمود:

«أَمَا وَ الَّذِی فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ لَوْ لَا حُضُورُ الْحَاضِرِ وَ قِیَامُ الْحُجَّةِ بِوُجُودِ النَّاصِرِ وَ مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَى الْعُلَمَاءِ أَلَّا یُقَارُّوا عَلَى کِظَّةِ ظَالِمٍ وَ لَا سَغَبِ مَظْلُومٍ لَأَلْقَیْتُ حَبْلَهَا عَلَى غَارِبِهَا وَ لَسَقَیْتُ آخِرَهَا بِکَأْسِ أَوَّلِهَا وَ لَأَلْفَیْتُمْ دُنْیَاکُمْ هَذِهِ أَزْهَدَ عِنْدِی مِنْ عَفْطَةِ عَنْز»
 «سوگند به خدایى که دانه را شکافت و جان را آفرید، اگر حضور فراوان بیعت کنندگان نبود، و یاران حجّت را بر من تمام نمى‏کردند و اگر خداوند از علماء عهد و پیمان نگرفته بود که در برابر شکم‌بارگى ستمگران و گرسنگى مظلومان، سکوت نکنند، مهار شتر خلافت را بر کوهان آن انداخته، رهایش مى‏ساختم و آخرِ خلافت را به کاسه‌ی اوّل آن سیراب مى‏کردم، هر آینه ملاحظه خواهید کرد که دنیاى شما نزد من از عطسه‌ی بزغاله‏اى بى‌ارزش‏ تر است‏»

می‌بینید که آن حضرت حاکمیت را برای اقامه عدل و دفاع از حق مظلوم می‌خواهد. ولی این شیفتگان تمدن غربی می‌خواهند حاکمیت در دست انسان‌های معنوی نباشد تا تمدن غربی و مناسبات جهان غرب بر آن حکومت کند.
 می‌گوید:
در باور چه کسی می‌گنجد که شیعیان علی علیه السلام قرآن را کنار نهاده و به جای تفقه در قرآن اسم حضرت علی علیه السلام را با فهم ناقص خود از آیات کتاب و روایات مجعوله در هم می‌آمیزند و در قالب حب و ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام بزرگ‌ترین مظالم را در حق اهداف عالیه‌ی الهی و انسانی مرتکب می‌شوند. چگونه می‌توان تصور کرد اندیشه‌ی علی علیه السلام معطوف به کسب و حفظ قدرت بوده است. علی بیش از آن که حاکم مسلمین باشد امام و الگوی بشریت است و امر خلافت در برابر نقش یگانه امامت آن قدر ناچیز است که علی آن را به سادگی فرو می‌نهد و هرگز ذهن‌اش مشغول خلافت و حکومت دنیایی نیست. حکومتی که تأکید فرموده است: «زمانی شترش را برگردنش می‌افکند و رهایش می‌سازد».
 و نتیجه می‌گیرد: تعیین جانشین با خلیفه‌ جزء وظایف رسولان الهی از جمله پیامبر اسلام نیست پس پیام غدیر از سوی رسول آزادی و رهایی و عدل، معرفی ولی و امام مردم است نه تعیین و نصب حاکم سیاسی.
وقتی این حرف‌ها را جریانی می‌زند که تماماً شیفته نظام غربی است چه نتیجه‌ای ما باید بگیریم. آیا نباید متوجه شویم غدیر و امامت در حقیقتِ خود عامل پدید آوردن تمدنی هستند که مقابل تمدن کفر و استکبار است. آیا نباید متوجه روح تمدن‌سازی غدیر و کربلا بود؟

 

5- بیش از آن که به ضعف‌های این سخنان بپردازید به انگیزه گویندگان آن توجه کنید که از چه اردوگاهی مأموریت دارند و این است آن بصیرت تاریخی که باید عزیزان مدّ نظر داشته باشند. امام حسین علیه السلام نشان دادند اگر ولایت و حاکمیت جامعه بعد از رسول الله صلی الله علیه و آله با فرهنگ امامت ادامه پیدا نکند، نتیجه‌ی آن جدائی، حاکمیت یزید می‌شود. اگر شیعیان در خطا هستند و مسیری که بعد از رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله پیش آمد همان بود که باید پیش می‌آمد پس چرا ادامه‌ی آن اسلام، حاکمیت یزید و عبدالملک مروان و متوکل عباسی و رضاخان شد؟
عموما حرف‌هایی را از دشمنان می‌شنوید که به ظاهر خوب جلوه می‌کند ولی نتیجه‌ی آن حرف‌ها، فکر و عمل نهضت آزادی است که امام «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در مورد آن فرمودند: از منافقین خطرناک‌ترند. و امروز جریان اصلاح‌طلب گرفتار آن شده. بیش از آن‌که به حرف‌های جریان‌ها نظر کنید به جایگاه آن‌ها و جایگاه سخنان آنان نظر بیندازید. باید جایگاه علی‌محمد باب را شناخت که تلاش دارند با طرح آن، جایگاه مرجعیت شیعه را تضعیف کنند، اشکال بر روی سخنان علی‌محمد باب حرف دیگری است. باید جایگاه رضاخان را در تاریخی که به صحنه آورده شده ملاحظه کرد که چگونه سعی دارند روحانیت را که سنگر مقاومت در مقابل فرهنگ غرب است از صحنه‌ی تاریخ ایران بیرون کنند. همان‌طور که رضاخان مأمور است عزاداری برای اباعبداللّه علیه السلام را حذف کند چون غربی‌ها خودشان گفته بودند باید عزاداری برای حسین حذف شود تا عنصر مقاومت ملت ایران از دستشان در آید. همان‌طور باید جایگاه وهابیت را در تاریخی که ایجادشان کرده‌اند بشناسیم و نشان دهیم که چگونه مأمور ایجاد تفرقه در جهان اسلام و زشت‌جلوه‌دادن اسلام اند نه این‌که مشغول اشکال‌های فکری و عقیدتی آن‌ها شویم که این فرع مسئله است.

 

6- اگر امثال دکتر سروش به نفی مهدویت دامن می‌زنند چون در اعتقاد به مهدویت نظرها از تمدن ظلمانی غرب به تمدنی می‌افتد که باید عدالت و معنویت تحت شریعت الهی در جامعه پیاده شود. اینهمه دانشمند اهل سنت هست که نظرشان بررسی شود ولی دکتر سروش بحث «اقبال» و مهدویت را در شب پانزد شعبان امسال پیش می‌کشد، زیرا اقبال، پیرو «ابن خلدون» منکر مهدویت است، آیا نباید از دکتر سروش پرسید - علماء شیعه و روایات شیعه به کنار - چرا به این همه از علماء اهل سنت که روایات مربوط به مهدویت را تأیید کرده‌اند رجوع ندارد، چرا به محی الدین بن عربی نظر نکرده که می‌گوید در مدینه فاس حضرت مهدی عجل الله فرجه را ملاقات کرده.
و اگر دکتر سروش نفی نبی الله را به عهده گرفته و رسول خدا صلی الله علیه و آله را مثل یک شاعر خوش قریحه‌ای می‌داند که این آیات به نظرش آمده، چون می‌خواهد بگوید باید ما هم با ذوق و عقل خودمان تمدن‌سازی کنیم که در دل این فکر چیزی جز تمدن غربی که با عقل بشرِ جداشده از وَحی الهی ظهور کرده در صحنه نمی‌ماند.
و اگر آقای کدیور و سروش با لندن‌نشینیِ خود عَلَم ضد ولایت فقیه را بلند می‌کنند زیرا حضور ولایت فقیه است که در جامعه اسلامی به خودی خود جامعه اسلامی را از تمدن غربی آزاد می‌کند و ما را به سبک دیگری از زندگی غیر از سبک زندگی غربی دعوت می‌نماید.
و اگر این گروه سعی دارند بگویند آنچه ملاصدرا و ملاصدراها به عنوان فلسفه اسلامی گفته‌اند، فلسفه اسلامی نیست و یونانی است، زیرا هر تمدنی فلسفه خود را می‌خواهد، حال اگر فلسفه اسلامی در میان نباشد حتماً تمدن اسلامی شکل نمی‌گیرد پس می‌ماند همان تمدن غربی با فلسفه الحادی پوزیتیویست‌هایِ حسّ‌گرا، این‌ها می‌خواهند همان بلایی که جریان ضد فلسفی متحجرینِ زمان صفویه بر سرسلسله‌ی نوپای صفویه در آوردند و نگذاشتند سلسله‌ی صفوی با قدرت ادامه یابد، با سخنان فریبنده بر سر نظام اسلامی بیاورند و عملاً نظام اسلامی را از پشتوانه‌ی عقلی محروم کنند تا غرب در کشور ما همچنان ادامه یابد زیرا به گمان این‌ها دوران نگاه‌های ربانی و فلسفه‌های الهی گذشته است و دوران، دوران تجربه و عقل تجربی است و این یعنی دوران تمدن غرب.

 

7- امثال غروی‌ها چون می‌دانند یک شبه نمی‌شود ملت ایران را از دیانت و تشیع جدا کرد پس باید ابتدا اعتقاد به حاکمیت ائمه علیهم السلام را زیر سؤال برد و یک نوع سکولاریسم پنهان را به ملت القاء نمود تا آرام‌آرام مردم از دیگر ادعاهای خود در تقابل با غرب دست بردارند. زیرا به گفته متفکران غرب از جمله خانم اسکاچپول هسته مرکزی قیام مردم، امامتِ شیعی و شعارهای امام حسین علیه السلام و آرمان مهدویت است.
امثال آقای غروی می‌داند مشکل تسلط غرب در کشورهای اسلامی به خصوص شیعه تلفیق دیانت با سیاست است و این دو را باید از هم جدا کرد تا به طور طبیعی برای ادامه‌ی سیاست خود رجوع به غرب داشته باشیم و ثابت شود آنچه نهضت آزادی از ابتدا می‌گفت درست بوده. آن‌ها می‌گوید اگر می‌خواهید مدرن شوید لازمه‌ی آن برگشتِ دین به عرصه‌ی زندگی خصوصی است و امروز عقل انسان‌ها به اندازه‌ای رشد کرده است که برای نوسازی و توسعه نیاز به راهنمایی‌های پیامبر و ائمه در امور اجتماعی نداشته باشند، امروز باید مردم همه کاره باشند و نه خدا و باید نهاد مذهب از نهاد حکومت جدا باشد.
به ما می‌گویند: تا وقتی ایدئولوژی شما را محرم و صفر و مهدویت تعیین می‌کند نمی توانید از تحریم‌ها رهایی یابید. تا وقتی آمریکا را یزیدِ زمان و شمر را موشه دایان می‌دانید خشونت طلب‌اید و گرفتار دور باطل جنگ بین حق و باطل.
به ما می گویند تا شما موضوع کربلا را به سمت امور اجتماعی و سیاسی می‌برید ناگزیر علیه آمریکا و اسرائیل شعار می‌دهید و از مظلومیت فلسطینی‌ها دفاع می‌کنید، متحجرید و با واقعیات این زمان هماهنگی ندارید. چرا قدرت آمریکا و واقعیت اسرائیل را نمی‌پذیرید تا راحت باشید، چرا بر غدیر و کربلا و تحقق تمدن اسلامی پافشاری می‌کنید تا نتوانید با دنیای مدرن پیوند برقرار کنید؟ چرا در مقابل آمریکای قدرتمند نقش آهو را بازی نمی‌کنید؟ کجا عقلِ سلیم حکم می‌کند یک کشور جهان سومی در مقابل آمریکا بایستد.
آری برادران و خواهران در پشت سخنان به ظاهر مذهبی و نیمه‌کاره آقای غروی و امثال او حرف‌هایی نهفته است که عرض شد و در محافل خصوصی خود اظهار می‌دارند، حال چه از زبان آقای علی اصغر غروی عضو نهضت آزادی و فرزند آن روحانی معلوم الحال در آید و چه از زبان آقایان کدیور و سروش. باید بدانیم هیچ گاه در تاریخ درستی منطق اباذری و ابوالفضلی تغییر نخواهد کرد و تنها تمدنی جواب‌گوی تمام ابعاد بشریت است که به کمک اولیاء الهی زمین را به آسمان متصل کند و بصیرت امروز تاریخ ما تأکید بر این نکته است و این است آن بصیرت تاریخی که باید با نور اصحاب امام حسین علیه السلام پیدا کرد و یک لحظه چشم از فرهنگ تمدن‌ساز ولایت فقیه که ادامه‌ی فرهنگ کربلا است برنداشت.
کربلا گفت: زندگی خود را خرج شعله‌هایی مکنید که ریشه در هستی ندارد و تمدن غربی امروز همان شعله‌ای است که عمرها را نابود می‌کند و خاموش می‌شود.
روحانیت شیعه همواره در طول تاریخ متوجه ظرائفی می‌شده که شیطان با آن‌همه نقشه‌های دقیقش آن را نمی‌دیده و در نهایت شکست خورده. وهابی‌ها با آن دقت شیطانی می‌خواهند در سوریه میوه بچینند ولی ایران شیعه آن را خنثی می‌کند. شیعه با آن ظرائف معنوی که اصحاب امام حسین در کربلا نشان دادند نقش بزرگ خود را در تاریخ ادامه می‌دهد. تنها باید متوجه باشیم کربلا با نیایش‌های شب عاشورا کربلا شد و از این نکته‌ی مهم غفلت نکنیم که شیعه با معارف سطحی و زندگی گناه‌آلود نمی‌تواند رسالت حساس تاریخی خود را انجام دهد.

 

پی نوشت:
[1] - خداوند در سوره‌ی مائده، آیه‌ی 3 می‌فرماید: «الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ کَفَرُواْ مِن دِینِکُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ و َاخْشَوْنِ الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ و َأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی و َرَضِیتُ لَکُمُ الإِسْلاَمَ دِینًا».


 

بر بام عرش هم حرمی دخترانه هست!



افسران - بر بام عرش هم حرمی دخترانه هست!
هر کس حسینی است هزاران نشانه هست

آری هنوز کرب و بلا را بهانه است

عشق حسین از دل ما شعله میکشد

شکر خدا که آتش دل را زبانه هست

ما را ملازمان حریمش نوشته اند

ماه حرم میان همین آشیانه هست

چندین هزار لشکر هیئت سیاه پوش

آماده رکاب امام زمانه هست

این خیمه ها کلاس علمدار کربلاست

بالای خیمه دست امیر یگانه هست

هر روز پای مرکب دلدار حاضریم

میدان امتحان و عمل هر زمانه هست

روزی رسد که کشته ارباب می شویم

یعنی امید زندگی جاودانه هست

از داغ کربلا تن ما درد می کند

گویا هنوز هم اثر تازیانه هست

در کعبه ی خرابه طوافی کن و ببین

بر بام عرش هم حرمی دخترانه هست

سرانجام افراد حاضر در یوم الله 13 آبان 58


تسخیر سفارت آمریکا یکی از اتفاقات مهم دوران 35 ساله جمهوری اسلامی است که از ابعاد مختلف بررسی شده است. این واقعه مهم تاریخی که از سوی امام خمینی «انقلاب دوم» نام گرفت به دست افرادی طراحی شد که به دانشجویان پیرو خط امام موسوم بودند. در بین دانشجویان پیرو خط امامی که در تسخیر سفارت آمریکا حضور داشتند افرادی با عقاید گوناگون و خط فکرهای سیاسی مختلف حضور داشتند. این تفاوت خطوط سیاسی پس از گذشت 34 سال از این واقعه بیشتر نمایان شده است و بسیاری از افرادی که در اشغال سفارت حاضر بوده اند امروزه عقاید کاملاً متضادی نسبت به یکدیگر دارند. در این مطلب افراد حاضر در این حادثه حساس تاریخی را به سه دسته تقسیم کرده و نقش هر یک در اشغال سفارت و مواضع فعلی برخی از آنها نسبت به این واقعه را مرور کرده ایم.


1- توابین از اشغال سفارت


در این گروه افرادی قرار دارند که در زمان اشغال سفارت آمریکا جزو فعال ترین افراد و حتی طراح بسیاری از اقدامات انجام شده در آن زمان بوده اند. در بین شورای مرکزی دانشجویان پیرو خط امام (ره) دو نظر درباره اشغال سفارت آمریکا وجود داشت؛ برخی، مثل محمود احمدی نژاد، خطر کمونیسم را بیشتر می دانستد و عدۀ دیگری که البته در اکثریت بودند خطر آمریکا و لیبرالیسم را. سرانجام نظر گروه دوم غالب شد و دانشجویان پیرو خط امام تصمیم به اشغال سفارت آمریکا گرفتند. در بین دانشجویان فعال پیرو خط امام کسانی مثل ابراهیم اصغرزاده، عباس عبدی و محسن میردامادی حضور داشتند که هر سۀ آنها امروز از عملکرد گذشته خود پیشمان شده اند و به دنبال عذرخواهی از عملکرد خود هستند. ابراهیم اصغرزاده در این باره می گوید: «اگر بدانم که عذرخواهی من تنش موجود [بین ایران و آمریکا] را کاهش می دهد، این کار را انجام خواهم داد، زیرا اگر رابطه دو کشور در گرو یک "عذرخواهی" است، بهای این امر را پرداخت خواهم کرد.» و یا عباس عبدی که در قضیه اشغال سفارت حضور داشت سال ها بعد در فرانسه دیداری با باری روزن، آخرین وابسته سفارت آمریکا در ایران، داشت. روزن درباره این دیدار می گوید: «عبدی عذرخواهی کرد و گفت وقتی به عقب نگاه می‌کند، گروگان‌گیری را اشتباه می‌پندارد و متأسف بود که بخشی از آن است.» این عملکرد و رفتار دوگانه عبدی مورد اعتراض بسیاری قرار گرفت. صادق خرازی درباره چرخش مواضع عبدی طی سالیان  گذشته می گوید: «جناب عبدی! آیا این قابل قبول است که عده ای رندانه با ارتزاق از آرمان های امام و انقلاب نان و نام برای خویش دست و پا کنند و با بالا رفتن از دیوار سفارت آمریکا معجزه بیافرینند و شفا بجویند و روزگاری به گفت وگو با آمریکایی ها روی آورند؟ سؤال من از آقای عبدی این است: مواضعی که علیه نهضت آزادی و دولت مرحوم مهندس بازرگان و شهید مظلوم آیت الله بهشتی گرفتید چه بود؟ چه شد که همان کسانی که آن روز قربانی واقعه اشغال سفارت شدند و از جانب شما موضوع افشاگری بودند، اینک دوستان نزدیک شما شده اند و ایشان را به یاران امام و انقلاب ترجیح می دهید؟»  محسن میردامادی نیز از فعالین جریان تسخیر سفارت آمریکا بود که بعدها از عملکرد خود درباره افشای اسناد لانه جاسوسی علیه نهضت آزادی و جبهه ملی اظهار پشیمانی کرد. او در این باره می گوید: «اقدام دیگری که برای مدتی به صورت تبلیغاتی انجام شد و به «افشاگری¬ها» معروف شد، انتشار اسناد و گزارش¬های مربوط به افراد بود. فشارهایی از طرف برخی از گروه¬های سیاسی اعمال می¬شد که دانشجویان باید همه اسناد موجود در سفارت را منتشر کنند و مردم باید از همه اسناد سفارت مطلع شوند و عدم انتشار یا حتی تأخیر در انتشار آنها را مخفی کردن مطالب و نامحرم دانستن مردم تفسیر و تبلیغ می¬کردند. یکی از شعارهای ثابت جمعیت¬های قابل توجهی که هر روز در اطراف سفارت اجتماع می¬کردند هم شعار "دانشجوی خط امام افشا کن افشا کن" بود. ولی اینک با نگاهی نقادانه و منصفانه به آن مسئله، به نظر من افشاگری¬ها در مورد افراد  اشتباهی مهم از طرف دانشجویان بود.»

2- انقلابی مانده ها


دسته دوم از تسخیرکنندگان سفارت آمریکا کسانی هستند که هنوز بر آرمان های انقلابی خود پایبند هستند و آمریکا را شیطان بزرگ می دانند. این افراد طی سالیان پس از انقلاب و در دوران های سخت جمهوری اسلامی با پذیریش مسئولیت، سعی در پیشبرد اهداف نظام جمهوری اسلامی داشته اند. از جمله افراد این گروه می توان به عزت الله ضرغامی، رئیس فعلی صدا و سیما، اشاره کرد. وی که سال ها در سپاه پاسداران و صدا و سیما به خدمت مشغول بوده است از حضور در تسخیر سفارت آمریکا نه تنها پشیمان نیست، بلکه آن را برای خود افتخار می داند.  حسین دهقان، وزیر دفاع دولت یازدهم و رئیس بنیاد شهید در دولت های هشتم و نهم، از دیگر افراد حاضر در تسخیر سفارت بود. او پس از تسخیر سفارت وارد سپاه شد و در این مسیر فرماندهی سپاه تهران، فرماندهی نیروی هوایی سپاه، جانشین رئیس ستاد مشترک سپاه، مشاور عالی وزارت دفاع و مسئولیت های مهم دیگری را بر عهده گرفت. حسین شیخ الاسلام از دیگر فعالین در تسخیر سفارت آمریکا بود که به دلیل تسلط بر زبان عربی گاهی وظیفه مترجمی را نیز بر عهده داشت. او بعدها به وزارت خارجه رفت و چندین سال به عنوان سفیر ایران در سوریه و معاون وزیر خارجه خدمت کرد. او هم اکنون مشاور بین الملل رئیس مجلس است. از جمله افرادی که در شورای مرکزی دانشجویان پیرو خط امام حضور داشت رضا سیف اللهی بود. او که در تسخیر سفارت حضور بسیار فعالی داشت بعدها وارد سپاه شد و در دهه هفتاد 5 سال به عنوان فرمانده نیروی انتظامی انجام وظیفه کرد. او هم اکنون معاون دبیر شورای عالی امنیت ملی است و در مصاحبه ای اعلام کرده است که اگر دوباره به آن زمان برگردد و از همه عواقب تسخیر سفارت آگاه باشد، بازهم این کار را انجام خواهد داد و به هیچ وجه پشیمان نیست. از دیگر افراد این گروه می توان به علیرضا افشار، رئیس اسبق ستاد مشترک سپاه و فرمانده سابق بسیج و عزیز جعفری، رئیس فعلی سپاه پاسداران، اشاره کرد.


3- شهدای تسخیر سفارت


جنگ هشت ساله با عراق درست یک سال پس از تسخیر سفارت آمریکا توسط دانشجویان شروع شد. بر همین اساس بسیاری از دانشجویان خط امام برای دفاع از نظام و انقلاب روانه جبهه شدند و برخی از آنها نیز در این راه شهید شدند. شهید عباس ورامینی از فعالین تسخیر سفارت آمریکا بود. او سپس به عضویت سپاه درآمد و در عملیات های مختلفی حضور داشت. او در سال 61 به دستور حاج همت و حاج احمد متوسلیان به فرماندهی ستاد لشکر 27 محمد رسول الله منصوب شد و در سال 62 و در عملیات والفجر 4 به شهادت رسید. از دیگر شهدای تسخیر سفارت شهید محسن وزوایی است که در سال 55 و با رتبه اول کشور در رشته مهندسی شیمی وارد دانشگاه صنعتی شریف شد. او پس از انقلاب وارد سپاه شد و در تسخیر سفارت نیز یکی از فعال ترین افراد بود که به واسطه تسلط بر زبان انگلیسی در بسیاری از موارد سخنگویی دانشجویان پیرو خط امام در مصاحبه ها و کنفرانس های خبری را بر عهده داشته است. او در جنگ تحمیلی در عملیات های متعددی حضور داشت و سرانجام در حالی که فرماندهی تیپ سیدالشهدا را  بر عهده داشت در عملیات بیت المقدس به شهادت رسید. از دیگر شهدای سفارت آمریکا که به دست منافقین به شهادت رسید شهید مهدی رجب بیگی است. ایشان که دارای طبع نویسندگی و ذوق شاعری بود مسئولیت برگزاری و انجام گردهمایی جنبش های آزادیبخش جهان در تهران و نمایندگی دانشجویان خط امام در گردهمایی جنبش های آزادیبخش را به عهده داشت. او از طرف دانشجویان مسلمان پیرو خط امام در مراسم نماز جمعه سخنرانی می کرد و در چندین نوبت اطلاعیه های افشاگرانه آنان را قرائت نمود. ایشان سرانجام در سال 60 و در مبارزه با منافقین در تهران به شهادت رسید. از دیگر شهدایی که پس از تسخیر سفارت به جمع دانشجویان پیوست، اما در این جمع حضور فعالی داشت شهید حسین علم الهدی بود. ایشان در روز 13 آبان ماه 58 به دلیل دیدار با امام خمینی (ره) نتوانست در تسخیر سفارت شرکت کند، اما پس از آن از اعضای فعال حاضر در سفارت بود و در نهایت در سال اول جنگ و در روز 16 دی ماه 1359 در هویزه به درجه رفیع شهادت رسید. از دیگر شهدایی که در روز تسخیر سفارت آمریکا حضور داشتند می توان به شهیدان غلامحسین بسطامی، علی حاتمی و فضل الله عابدینی اشاره کرد.


نتیجه گیری 


افراد حاضر در تسخیر سفارت آمریکا در سال 58 از جمله دانشجویانی بودند که شور انقلابی بسیار بالایی داشتند و سعی داشتند این شور انقلابی خود را در اتفاقات مختلتف نشان دهند. این افراد به لحاظ فکری و سیاسی در یک سطح قرار نداشتند و همین تفاوت فکری در آن زمان امروزه به وضوح در بین آنان قابل مشاهده است. اما در بین افراد سرنوشت کسانی که از تسخیر سفارت پیشمان شدند جالب تر از بقیه است و به نظر می رسد کسانی که می خواهند از آمریکا عذرخواهی کنند و از گذشته خود پشیمان هستند ماهیت واقعی آمریکا را به درستی نشناخته اند و فراموش کرده اند که طی سالیان گذشته آمریکا چه جنایاتی را علیه ملت ایران روا داشته است؛ از جنگ تحمیلی و حمله نظامی به طبس گرفته تا تحریم های اقتصادی و حمایت از دشمنان قسم خورده ملت ایران؛ یعنی منافقین و صدام.

فرازهایی از فرمایشات امام خمینی درباره آمریکا


فرازهایی از فرمایشات امام خمینی درباره آمریکا به شرح ذیل است:

حضرت امام خمینی(ره): هرچه فریاد دارید، بر سر آمریکا بکشید که همین فریاد همگانى‏ «مرگ بر آمریکا» براى او مرگ مى ‏آورد(1)

آمریکا کیست؟
آمریکا دشمن شماره اول بشر و ما است،(2) آمریکاى جهانخوار، بزرگترین دشمن اسلام و مسلمانان جهان مى‏ باشد،(3) آمریکاى حیله ‏گر، دشمن شماره یک است و به خون اسلام و استقلالشان تشنه (است).(4)
آمریکا دشمن شماره یک مردم محروم و مستضعف جهان است. آمریکا براى سیطره سیاسى و اقتصادى و فرهنگى و نظامى خویش بر جهان زیر سلطه، از هیچ جنایتى خوددارى نمى‏ نماید.(5) آمریکا دشمن همه ادیان است حتى مسیحیت، آمریکا اصلاً اعتنا به ادیان ندارد و جز منافع خودش را نمى‏ خواهد، حتى منافع آمریکاییها (را) هم نمى‏ خواهد، منافع دولت آمریکا را مى ‏خواهد.(6)

 سرشت آمریکا؛ دشمنى با اسلام‏
در نهاد و سرشت آمریکا، کینه و دشمنى با اسلام ناب محمدى(ص) موج مى ‏زند.(7) آمریکا و اسرائیل با اساس اسلام دشمنند، چرا که اسلام و کتاب و سنت را خار راه خود و مانع از چپاولگرى‏ شان مى‏ دانند، چرا که ایران با پیروى از همین کتاب و سنت بود که در مقابل آنان به ‏پاخاست و انقلاب نمود و پیروز شد.(8)

 تعمد جهان‏خواران به نابودى اسلام‏
آنان که هنوز بر این باورند و تحلیل مى‏ کنند که باید در سیاست و اصول و دیپلماسى خود تجدید نظر نماییم و ما خامى کرده ‏ایم و اشتباهات گذشته را نباید تکرار کنیم و معتقدند که شعارهاى تند یا جنگ سبب بدبینى غرب و شرق نسبت به ما و نهایتاً انزواى کشور شده است و اگر ما واقعگرایانه عمل کنیم، آنان با ما برخورد متقابل انسانى مى‏ کنند و احترام متقابل به ملت ما و اسلام و مسلمین مى ‏گذارند، این یک نمونه است که خدا مى‏ خواست پس از انتشار کتاب کفرآمیز «آیات شیطانى» در این زمان اتفاق بیفتد و دنیاى تفرعن و استکبار و بربریت، چهره واقعى خود را در دشمنى دیرینه ‏اش با اسلام برملا سازد تا ما از ساده ‏اندیشى به درآییم و همه‏ چیز را به ‏حساب اشتباه و سوء مدیریت و بى تجربگى نگذاریم و با تمام وجود درک کنیم که مسأله، اشتباه ما نیست بلکه تعمد جهان‏خواران به نابودى اسلام و مسلمین است.
روحانیون و مردم عزیز حزب اللَّه و خانواده ‏هاى محترم شهدا حواسشان را جمع کنند که با این تحلیلها و افکار نادرست، خون عزیزانشان پایمال نشود.(9)

تا نابودى کامل ما، از ما دست‏بردار نیستند
خطر آمریکا به‏ حدى است که اگر کوچکترین غفلتى کنید، نابود مى ‏شوید. هر دو ابرقدرت، کمر به نابودى ملل مستضعف بسته‏ اند و ما باید از مستضعفین جهان پشتیبانى کنیم.(10) آمریکا و شوروى در کمین نشسته ‏اند و تا نابودى کاملتان از شما دست بر نخواهند داشت.(11)

وظیفه ما دقیقاً مبارزه با آمریکاى جهان‏خوار
جهان باید بداند که ایران راه خود را پیدا کرده است و تا قطع منافع آمریکاى جهان‏خوار، این دشمن کینه‏ توز مستضعفین جهان، با آن مبارزه ‏اى آشتى‏ ناپذیر دارد و حوادث ایران نه تنها ما را براى لحظه ‏اى عقب نخواهد نشاند، که ملت ما را در نابودى منافع آن مصمم‏ تر خواهد کرد. ما مبارزه سخت و بى ‏امان خود را علیه آمریکا شروع کرده ‏ایم و امیدواریم فرزندانمان با آزادى از زیر یوغ ستمکاران، پرچم توحید را در جهان بیفرازند. ما یقین داریم اگر دقیقاً به وظیفه‏ مان که مبارزه با آمریکاى جنایتکار است، ادامه دهیم، فرزندانمان شهد پیروزى را خواهند چشید.(12)

 لزوم فریاد همگانى «مرگ بر آمریکا»
اگر همه مسلمینى که در دنیا الآن هستند که قریب یک میلیارد هستند،(13) همه از خانه بیرون بیایند، فریاد بکنند «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسرائیل»، همین قول براى آن‏ها مرگ مى ‏آورد.(14) ما با فریاد، محمدرضاخان را بیرون کردیم. شما خیال مى‏ کنید با تفنگ بیرون کردیم؟ با فریاد، با «اللَّه اکبر»! این‏قدر «اللَّه اکبر» بر مغز این‏ها کوبیده شد که خودشان را باختند و فرار کردند. از این مملکت رفتند.
مسلمین باید فریاد بزنند، گمان نکنند که فریاد و شعار فایده ندارند. خیر، شعار فایده دارد، اما اگر همه فریاد بزنند. فریاد منِ تنها هیچ ‏چیز نیست. فریاد یک محله، یک شهر هیچ‏ چیز نیست.(15) ما باید هرچه فریاد داریم، به سر این‏ها بزنیم.(16)

هرچه فریاد دارید، بر سر آمریکا بکشید
بدانید شما با یک قدرتى مواجه هستید که اگر یک غفلت بشود، مملکتتان از بین مى ‏رود. غفلت نباید بکنید. غفلت‏ نکردن به این است که همه قوا، هرچه فریاد دارید، سر (آمریکا) بکشید، هرچه تظاهر دارید، بر ضد آن بکنید. هر عملى دارید؛ عمل مثبت را، (بر ضد) آن کنید.(17)

فریاد «مرگ بر آمریکا»؛ برخلاف اسلام؟!!!
بار الها! ملت مجاهد ما در این برهه زمان، با چه حوادثى و با چه چهره‏ هایى مواجه است؛ عصرى که حکومتهاى مسلمین آن‏چنانند و رسانه ‏هاى گروهى آن‏چنان و ابرقدرتها این‏چنین، عصرى که باطل را به ‏صورت حق به خورد مردم مى‏ دهند و جنایات را به‏ صورت صلح ‏طلبى، عصرى که دشمنان اسلام و مسلمین با ملت هاى مستضعف، آن مى ‏کنند که چنگیز نکرد و اکثر حکومتهاى مسلمانان، در جنایاتى که بر ملتهاى خود مى ‏رود، از جانیان طرفدارى مى ‏کنند، عصرى که فریاد مرگ بر اسرائیل و آمریکا، برخلاف اسلام تلقى مى‏ شود!(18)

اعلان برائت؛ مرحله اول مبارزه‏
اعلان برائت، مرحله اول مبارزه و ادامه آن مراحل دیگر، وظیفه ما است و در هر عصر و زمانى، جلوه ‏ها و شیوه‏ ها و برنامه‏ هاى متناسب خود را مى ‏طلبد و باید دید که در عصرى همانند امروز که سران کفر و شرک، همه موجودیت توحید را به خطر انداخته ‏اند و تمامى مظاهر ملى و فرهنگى و دینى و سیاسى ملتها را بازیچه هوسها و شهوتها نموده ‏اند، چه باید کرد؟(19)
 

برائت؛ سرآغاز علنى‏ ساختن منشور مبارزه‏
اعلان برائت(20)، تجدید میثاق مبارزه و تمرین تشکل مجاهدان براى ادامه نبرد با کفر و شرک و بت ‏پرستها است و به شعار هم خلاصه نمى‏ شود که سرآغاز علنى ‏ساختن منشور مبارزه و سازماندهى جنود خداى تعالى در برابر جنود ابلیس و ابلیس ‏صفتان است و از اصول اولیه توحید به‏ شمار مى ‏رود.(21)

مبارزه تا نابودى کامل دشمنان جهانخوار
ما به یارى خدا تا نابودى کامل دشمنان اسلام و ملتهاى مستضعف جهان در برابر آنان، و به ‏خصوص در مقابل آمریکاى جهان‏خوار ایستادگى خواهیم کرد.(22)
آمریکاى جهان‏خوار باید بداند که ملت عزیز و خمینى تا نابودى کامل منافعش او را راحت نخواهند گذاشت و تا قطع هر دو دست آن، به مبارزه خدایى خود ادامه خواهند داد.(23)
ما تا آخر عمر، علیه دولت آمریکا مبارزه مى‏ کنیم و تا آن‏را به جایش ننشانیم و دستش را از منطقه کوتاه نکنیم و به تمام مبارزان راه آزادى کمک نکنیم تا آن‏ها را شکست دهند و خود مردم ایران سرنوشت خویش را به دست گیرند، از پاى نمى ‏نشینیم.(24) دنیا باید آمریکا را از بین ببرد و الا تا این‏ها هستند، این مصیبت‏ها در دنیا هست. اینجا نشد، یک جاى دیگر.(25)

1) و 2) صحیفه امام، ج 10، ص 373
3) صحیفه امام، ج 15، ص 305
4) صحیفه امام، ج 21، ص 179
5) صحیفه امام، ج 13، ص 212
6) صحیفه امام، ج 17، ص 312
7) صحیفه امام، ج 21، ص 52
8) صحیفه امام، ج 19، ص 28
9) صحیفه امام، ج 21، ص 291
10) صحیفه امام، ج 12، ص 202
11) صحیفه امام، ج 21، ص 89
12) صحیفه امام، ج 15، ص 171
13) عبارت «اگر در روز قدس» از اینجا حذف شده است.
14) صحیفه امام، ج 13، صص 80 - 81
15) صحیفه امام، ج 13، ص 90
16) صحیفه امام، ج 17، ص 84
17) صحیفه امام، ج 11، ص 121
18) صحیفه امام، ج 17، صص 50 - 51
19) صحیفه امام، ج 20، ص 316
20) عبارت «در حج» از اینجا حذف شده است.
21) صحیفه امام، ج 20، ص 316
22) صحیفه امام، ج 12، ص 261
23) صحیفه امام، ج 14، صص 407 - 408
24) صحیفه امام، ج 12، ص 175
25) صحیفه امام، ج 17، ص 84